سیاسیترین جام قهرمانی جهان در ایتالیای موسولینی
تاریخ انتشار: ۲۰ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۸۷۱۹۷
به گزارش "ورزش سه"، فینال جام جهانی در قیاس با سایر فینال ها در تورنمنت های مهم دیگر از اهمیت بالاتری برخوردار است.
چرا که این رقابت ها مهم ترین آوردگاه فوتبالی در جهان است و کشورها برای رسیدن به آن هر چهار سال یکبار مسیرهای دشواری را باید طی کنند.
هر یک از دیدارهای جام جهانی فوتبال، یک قصه متفاوت را به تصویر می کشد، داستان هایی از جنس دشمنی، دوستی و رقابت که با تماشای آنها می توان به اوج لذت رسید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در میان این بازی ها، فینال جام جهانی از تاثیرگذاری خاصی برخوردار است و دیوانه های فوتبال عاشقانه و با لذت پای گیرنده های خود به تماشای آن می نشینند.
حال در ادامه ی این مسیر، به قسمت دوم بررسی فینال های جام جهانی می رسیم، مسیری که در طی کردن آن خاطره های زیادی برای عاشقان فوتبال زنده می شود و روایت هایی در ذهن آن ها به زبان می آید که می تواند لذت بخش و زیبا باشد.
در قسمت دوم این روایت به جام های جهانی 1934 ایتالیا می پردازیم.
جام جهانی 1934؛ سیاسی ترین جام در ایتالیای موسولینی
ایتالیا میزبان، که در دوره اول رقابت های جام جهانی در کسب نامزدی آن ناکام مانده بود، بالاخره موفق شد میزبانی را بر عهده بگیرد.
انتخاب ایتالیا، دو کشور آرژانتین و برزیل را برای انجام تنها یک دیدار در مرحله نخست مجبور به سفری 13 هزار کیلومتری کرد.
رقابت های جام جهانی 1934 با حضور 16 تیم (ایتالیا، آمریکا، اسپانیا، برزیل، اتریش، فرانسه، مجارستان، مصر، چک اسلوواکی، رومانی، سوئیس، هلند، آلمان، بلژیک، سوئد و آرژانتین) در 8 شهر، میلان، بولونیا، ناپل، جنوا، رم، تورین، تریسته و فلورانس برگزار شد.
این رقابت ها در 27 می سال 1934 با کیفیت بالاتری نسبت به دوره اول رقابت های جام جهانی برگزار شد.
به تلافی دوره قبل مسابقات که بسیاری از تیم های اروپایی از شرکت در آن انصراف دادند، این بار چندین تیم آمریکای جنوبی مثل آرژانتین و برزیل تیم ذخیره خود را راهی اروپا کردند و اروگوئه حتی حاضر نشد از قهرمانی دوره قبل خود دفاع کند.
دومین دوره جام جهانی، شاید سیاسی ترین دوره آن از زمان برگزاری تاکنون باشد. جام جهانی 1934 درحالی در ایتالیا برگزار گردید که دولت فاشیستی "بنیتو موسولینی" دیکتاتور ایتالیایی بر مسند قدرت بود و تلاش می کرد با استفاده از محبوبیت ورزش فوتبال در بین مردم و شکوه و ارزش جام جهانی در دنیا، به تبلیغ افکار خود و همفکرانش در حزب فاشیست ایتالیا بپردازد.
اروگوئه قهرمان دوره قبل در اعتراض به این رژیم، در این دوره شرکت نکرد و برزیل و آرژانتین هم بهترین نفرات خود را به دلیل ترس از شرایط حاکم بر ایتالیا در خانه نگه داشتند.
در جام دوم، برخلاف جام 1930 که 13 کشور برای حضور در آن ابراز علاقمندی کرده بودند، 32 کشور به فیفا اعلام آمادگی کردند، اما از آنجا که باید جام با 16 تیم برگزار می شد، فیفا تصمیم گرفت که دیدارهای انتخابی برگزار نماید تا 16 تیم به مرحله نهایی جام راه یابند. از نکات جالب توجه حضور تیم میزبان در دیدار انتخابی بود که البته تیم ایتالیا موفق شد با شکست 4 بر صفر تیم یونان در شهر میلان به دور نهایی صعود نماید.
چند سال قبل از شروع جام جهانی 1934، یک روزنامه نگار به نام "ویتویوپوزو" استخدام شد تا برنامه ای جهت رساندن ایتالیا به مقام قهرمانی تدوین کند و خود مربیگری تیم را تقبل نماید. هرچند پوزو با برنامه ای دقیق تیم ایتالیا را به پیش می راند و حتی از چهار بازیکن آرژانتین الاصل هم در تیم خود سود می جست، ولی بی شک اگر حمایت های آشکار داوران نبود، شاید ایتالیا نمی توانست جام جهانی را در خانه نگه دارد.
به هرجهت مسابقات، با دیدار ایتالیا و آمریکا در شهر رم و با حضور موسولینی آغاز گردید.، در این دیدار تیم میزبان با نتیجه خرد کننده 7 بر 1 به پیروزی رسید.
فینال جام جهانی 1934؛ ایتالیا - چک اسلوواکی، قهرمانی در خاک خود
فینال رقابت های جام جهانی 1934، دیدار پایانی در شهر رم و در حضور 72 هزار تماشاگر بین دو تیم ایتالیای میزبان و چک اسلوواکی برگزار شد، که تقابلی از جنس رویارویی دو تن از بهترین دروازه بان های تاریخ فوتبال به نام جیان پیرو کومبی و فرانتیسک پلانیکا را داشت. یک فینال تمام اروپایی که حتی دوچه (لقب موسولینی) به خاطر روحیه بخشیدن به تیم ایتالیا، در ورزشگاه حضور پیدا کرد، و در پایان ایتالیا موفق شد، با پیروزی در وقت های اضافه جام قهرمانی را بالای سر ببرد.
تماشاگران این مسابقه تا دقیقه 71 بازی برای تماشای گل اول صبر کردند، تا در این دقیقه آنتونین پوچ موفق شود برای چک گلزنی کند، این گل خشم تماشاگران ایتالیایی را برانگیخت، بطوری که تعدادی از آنها به یکی از بازیکنان چک حمله ور شدند و او را با تور سیمی بستند. این غائله با دخالت پلیس ایتالیا به پایان رسید.
اما 10 دقیقه بعد رایموندو اورسی برای ایتالیایی ها گلزنی کرد تا بازی به تساوی بکشد و خشم ایتالیایی ها فروکش کند.
پس از تساوی یک بر یک در زمان قانونی، بازی به وقت های اضافه رفت، قانونی که پس از تصمیمات گرفته شده در این دوره از مسابقات به اجرا درآمد و بازی ها پس از تساوی در وقت قانونی، به وقت اضافه می رفت و اگر باز هم مساوی می شد، بازی را تکرار می کردند.
در وقت های اضافه این دیدار، آنجلو اسکیاویو با گلزنی در دقیقه 95 حکم قهرمانی را برای ایتالیا امضاء کرد.
حسین علیرضایی
منبع: ورزش 3
کلیدواژه: رقابت های جام جهانی جام جهانی 1934 تیم ایتالیا رقابت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.varzesh3.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ورزش 3» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۸۷۱۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انتقاد شدیدالحن از حکم اعدام توماج | کسانی عمدا حیثیت نظام را بر باد میدهند؟
اینکه خوانندهای با خواندن اشعاری، هرچند مخالف نظام، به اعدام محکوم شود، با چه منطقی سازگار است؟ منطق حقوقی یا اجتماعی یا سیاسی یا امنیتی؟ شاید هیچکدام.
گاه گفته میشود که «منطق حقوقی» مستقل است و استقلال قاضی از همین رو است؛ اما نقد «پوزیتیویسم حقوقی» جایی برای این ادعا باقی نگذاشته است. قاضی نیز مانند همگان درگیر زندگی اجتماعی و تجربه سیاسی است و فارغ از آن نمیتواند حکم دهد.
دکتر کیومرث اشتریان در روزنامه شرق نوشت: از همین رو است که مقولاتی مانند عوامزدگی، شهریزدگی، غربزدگی یا شرقزدگی برای یک قاضی نیز صادق است. اینکه یک قاضی باید از کارشناس فنی استفاده کند تا حکمش روا باشد، از همین رو است؛ کارشناس فنی هم محدود به حوزه ساختمان یا امور امنیتی نیست. کارشناس هنری، سیاسی، اجتماعی و بینالمللی هم از آن جمله است که کمتر به آن توجه میشود.
حکم اعدام، خود مشمول همین حکم است. فراموش نکردهایم که سالها پیش حکم اعدام دکتر هاشم آغاجری صادر شد و فضای بینالمللی را بر ضد ایران برآشفت. چهرهای خشن و بیتمدن از کشور آفریدند که قرار است یک استاد دانشگاه را به دلیل سخنرانی اعدام کنند. در همان زمان تصور کسانی بر این بود که این صرفا یک تهدید است و او اعدام نخواهد شد؛ و چنین هم شد؛ اما تنها چیزی که برای ایران باقی ماند، چهرهای بسیار مخدوش بود.
برخی «دستاندرکاران بیرونی» قوه قضائیه بیتوجه به ابعاد ملی و بینالمللی چنین احکامی میخواهند؛ مثلا به تصور خود بازدارندگی ایجاد کنند یا چهرهای انقلابی از خود نشان دهند درحالیکه آنگاه که در مرحله تجدیدنظر چنین احکامی نقض شود، دیگر اعتبار و اقتداری باقی نمیماند و ما میمانیم و حیثیتی که بر باد رفته و تبلیغاتی جهانی که به خاطر هیچ و پوچ شکل گرفته است.
درباره پرونده مورد بحث این روزها، برخی از اشعار این «رَپِر» همان محتوایی را دارد که برخی از «خودیها»، خون در دل و پا در گِل، بیان میکنند. انتظار دارید همه به یک زبان به نقد اجتماعی-سیاسی بپردازند؟ ظرفیت خود را بالا ببرید؛ بخشی از اصلاح و مبارزه با فساد را به نقدهای تند و تیز جوانان بسپارید؛ حتما ضرر نمیکنید و آنان نیز اگر برخورد درست ببینند، شاید زبان خود را اصلاح کنند. حتی اگر زبان خود را اصلاح نکنند، باز هم باید تحمل کنید.
همینجا بگویم که من هیچگونه علاقهمندی به برخی از رویهها و افکار این نسل معترض ندارم و فاش میگویم که آنان نیز به دلیل بیتدبیریهای ما دقیقا مانند خود ما سطحی و خودمحور و دیکتاتور هستند. خجل از ننگ بضاعتیم؛ چون دقیقا «کپی» برابر با اصل خود ما هستند. هیچ تسامحی در بیان ندارند و فقط باید با آنان همدست و همداستان باشیم تا مقبول درگاهشان باشیم. برای آنان بسیاری از شخصیتهای سیاسی درد و رنجکشیده که قدم در راه عدالتطلبی و آزادی گذاشتهاند و رنج زندان و تلخی حرمان کشیدهاند، یکساناند. از منظر آنان همه بر خطایند. تنها خود را بر حق میدانند.
درباره توماج صالحی اگر اکنون زیر تیغ نبود، نظرات خود را شفافتر ابراز میکردم که حتما خوشایند او نبود؛ اما همه اینها به آن معنا نیست که موافق اعدام آنان باشیم. آزادی چنین هنرمندانی میتواند به بهبود درک ما از وضعیت جامعه کمک کند و زخم عمیق مردم را از فساد بازنماید؛ آتشی نهان است اندرین تیغ آبدار. آزادی یادگرفتنی و تمرینکردنی است. در درجه نخست این خودِ نظام است که باید درک و تعهد به آزادی را پیشه کند.
وقتی چنین نباشیم، اعتراض نسل جوان بر ما رنگ طغیان و جلوه عصیان به خود میگیرد. مسابقهای که در میان برخی مسئولان کشور برای بیحیثیتکردن چهره ایران در جهان پدید آمده، حقیقتا شگفتآور است. گویی این افراد از محیط بسته خویش بیرون نیامدهاند تا ببینند که یک حکم بدوی اعدام که به خیال خود برای «بازدارندگی» صادر میکنند و معمولا در تجدیدنظر نقض میشود، چه بلایی بر سر چهره ایران در داخل و خارج میآورد.
البته نه چنین است، بلکه محتمل است که برخی به عمد چنین کنند تا پیوندهای حیثیتی جمهوری اسلامی را با مردمان و با جهانیان بگسلند تا در محیطی کاملا گسسته از جهان به تحصیل منافع و تحکیم مواضع خویش بپردازند. نتیجه سخن با رئیس محترم قوه قضائیه است که جز او کسی مسئولیت رسمی در این زمینه ندارد تا به چنین وضعیتی رسیدگی کند. گویی همواره دستانی آلوده در برابر چشم همگان در پی آلودهکردن تعمدی چهره ایران در جهان بوده است. شاید از اینرو مرکز رسانه قوه قضائیه اعلام کرده است که این حکم بدوی و قابل فرجامخواهی در دیوان عالی کشور است. از سوی دیگر، سخن با دستگاههای فرهنگی نیز هست که با هزینههای بسیار فعالیتهای برونمرزی دارند و بازتابی از چهره ایران در جهان نشان نمیدهند و در برابر چنین فضای آلودهای از طرف «خودیها» سکوت مطلق کردهاند.